• +93 20 250 14 20
  • info@aelso.org

سپتامبر 14, 2025 نویسنده مقاله : زحل سادات زمان مورد نیاز : 28 دقیقه

فقر چندبعدی در افغانستان طی یک دهه اخیر

اندازه‌گیری فقر چندبعدی ابزاری نوین و رو به گسترش در مطالعات توسعه است که فراتر از شاخص‌های درآمدی، محرومیت‌ها را در ابعاد آموزشی، صحی، معیارهای زندگی و سایر حوزه‌ها می‌سنجد. این رویکرد امکان می‌دهد تا تصویر واقعی‌تری از محرومیت افراد و خانواده‌هاحاصل شود و سیاست‌گذاری‌های هدفمندتر تدوین گردد. پژوهش حاضر با روش کتابخانه‌ای و مرور نظام‌مند گزارش‌ها و مطالعات ملی و بین‌المللی، تحولات فقر چندبعدی در افغانستان طی یک دهه اخیر را تحلیل کرده است. منابع اصلی مورد استفاده شامل گزارش
A-MPI اداره ملی احصائیه و معلومات افغانستان  گزارش‌های وزارت اقتصاد  (MoEC) و گزارش‌های بین‌المللی مثل بانک جهانی و یونیسف می‌باشد.

یافته‌های گردآوری‌شده نشان می‌دهد که در بازه زمانی (۲۰۱۶–۲۰۱۷) حدود ۵۲٪ جمعیت افغانستان در فقر چندبُعدی قرار داشتند و کودکان زیر ۱۸ سال با بیش از ۵۶٪ بیشترین سهم را داشتند؛ اما در دورهٔ ۲۰۲۲–۲۰۲۳ این سهم به تقریباً ۶۴.۹٪ برای کل جمعیت و حدود ۷۰٪ برای کودکان زیر ۱۸ سال افزایش یافته است. افزایش فقر چندبعدی در افغانستان با پیامدهای جدی در حوزهٔ آموزش دختران، دسترسی به خدمات صحی، مصئونیت غذایی و اشتغال، به‌ویژه اشتغال زنان، همراه بوده است. همچنین گزارش‌ها از وجود حدود ۳ میلیون کودک نیازمند درمان سوءتغذیه خبر می‌دهند.

این مقاله ضمن تشریح چارچوب مفهومی و روش‌شناسی، یافته‌ها را به‌صورت تفصیلی ارائه کرده، عوامل ساختاری و شوک‌های تشدیدکنندهٔ فقر را تحلیل می‌کند و مجموعه‌ای از توصیه‌های سیاستی چندلایه برای کاهش فقر چندبعدی در افغانستان پیشنهاد می‌نماید.

واژه‌های کلیدی: فقر چندبعدی، فقر پولی، مصئونیت غذایی، معیارهای زندگی، سیاست‌های ضدفقر