می 12, 2022 نویسنده مقاله : ظاهر بهزاد زمان مورد نیاز : 30 دقیقه

بررسی تاثیر آموزش بر بهره‌ وری نیروی انسانی در سازمان‌های آموزشی

چکیده

هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش بر بهره‌وری از نیروی انسانی در سازمان‌های آموزشی بوده که در آن از روش توصیفی و از نوع علی-مقایسه‌یی استفاده گردیده است. ابزار مورد استفاده این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته می‌باشد که با استناد بر مدل مفهومی کلاین و بر اساس طیف لیکرت تهیه گردیده است. جامعه‌ی آماری این تحقیق شامل (832) تن از استادان و کارمندان اداری هفت دانشکده‌ی دانشگاه کابل می‌باشد که از آن جمله (284) تن از استادان و کارکنان اداری به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه‌ی آماری انتخاب گردیده است. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که رابطه معنا‌دار بین بهره‌وری از نیروی انسانی و آموزش در سازمان‌های آموزشی وجود دارد یا به عبارت بهتر آموزش اثر مستقیم بالای نیروی انسانی در سازمان‌های آموزشی داشته است.

مقدمه

حرکت شتاب‌زده علم و گسترش دامنه استفاده از تکنولوژی بر ابعاد فعالیت‌های سازمان‌ها به ویژه سازمان‌های آموزشی باعث گردیده که مدیران ارشد این سازمان‌ها در صدد تجدید اطلاعات کارکنان و طرز بهره‌گیری توسط آنها از وسایل جدید جهت اثربخشی فعالیت‌های سازمانی بیافتد. اکثریت دانشمندان اقتصاد بر این باور هستند که تجدید اطلاعات و موثریت عملکرد کارمندان سازمانی در نهادها تنها از راه ارایه خدمات آموزشی قبل از خدمت (آموزش قبل از خدمت به آموزشی‌های مدرسه‌یی اطلاق می‌گردد که دانش‌آموزان و دانشجویان جهت به دست آوردن دانش نظری تحت پوشش قرار می‌گیرند.) و آموزش ضمن خدمت (آموزش ضمن خدمت به آموزشی‌های کوتاه مدت گفته می‌شود که کارمندان سازمان‌ها به مدت زمان کوتاه جهت ارتقای ظرفیت شان از آن بهره‌مند می‌گردد مانند، سمینارها، ورکشاپ‌ها و تریننگ‌ها) امکان پذیر است. اینجا است که امروزه نیروی انسانی در سازمان‌ها را “اسلحه رقابتی” می‌نامند و بهره‌گیری موثر از آنها در انحصار آموزش می‌دانند که فعالیت مثمر آنان را مزیت این اسلحه در آنها می‌پندارد (خراسانی و همکاران، 1392، ص 2). در عصر حاضر، کارکنان را سازمان‌ها توسعه طلب ارزشمندترین دارایی شان دانسته و بودجه‌ای که جهت ارتقای ظرفیت کارکنان خویش مصرف می‌کنند، را نه هزینه بلکه سرمایه‌گذاری می‌دانند (قلیچ‌لی، 1387، ص 5). از یک طرف رسیدن به اهداف سازمانی در سازمان‌ها همیشه بستگی به توانایی‌های کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق به جوی محیطی دارد که اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب می‌شود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و جوی محیط که متاثر از دگرگونی‌های جهان تکنالوژی است، طور موثر فعالیت‌شان را ادامه داده و بر کارایی خویش بیفزایند (صبرکش و همکاران، 1392، ص 108). از طرف دیگر با توجه به تغییرات پرشتاب در جهان معاصر و رقابت شدید بین سازمان‌ها برای دستیابی به منابع ثروت، توجه جدی به منابع انسانی ضرورتی اجتناب ناپذیر است که در این راستا توجه به رویکردهای نوین در امر آموزش نیروی انسانی بسیار جدی پنداشته می‌شود؛ زیرا سرمایه گذاری در امر آموزش افزایش بهره‌ وری نیروی انسانی را به دنبال دارد (کریمی، 1395، ص 2).

از موضوعات فوق چنین استنباط می­گردد که بسیاری از اقتصاددانان به این دلیل در تحقیق به نقش آموزش در توسعه نیروی انسانی در سازمان­ها پردازد و برخی از دست اندرکاران آموزشی نیز مشغول تحقیق در زمینه تبیین رابطه و تاثیر آموزش در اقتصاد از طریق توسعه نیروی کاری هستند. چنین روابط و تاثیرات بین آموزش و اقتصاد نویسنده مقاله را واداشته است که به دنبال نگاشتن مقاله تحقیقی  پیرامون تاثیر آموزش بر بهره‌­وری کارکنان بروند یا به بیان دیگر هدف اصلی این مقاله تبیین نقش آموزش بر بهره‌­وری از کارکنان در سازمان­‌ها‌ می­باشد.

پیشینه‌ی تحقیق

پدیده نقش آموزش در بهره­‌وری از نیروی انسانی مدت­ها است که در محراق توجه دست اندرکاران اقتصاد و کارشناسان آموزشی قرار دارد و از اینرو آنها دست به نوشتن مقالات فراوان و تحقیقات متعددی زده اند که اینک به معرفی اجمالی برخی مقالات و تحقیقات که در این زمینه انجام پذیرفته، می­پردازیم:

صبرکش و همکاران (1392) در تحقیقی با نام “آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان” به بررسی رابطه آموزش و منابع انسانی پرداخته اند که نتایج این تحقیق نشان می­‌دهد آموزش نقش سازنده را در ارتقای منابع انسانی سازمان­ها و در نهایت موثریت سازمانی بازی می­کند. خراسانی و همکاران (1395) در تحقیقی دیگر با عنوان “اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه منابع انسانی” به یافته­‌های چون معنی­‌دار بودن آموزش با موثریت منابع انسانی در سازمان دست یافته اند یا به عبارت بهتر رابطه مستقیم بین تاثیر آموزش بر کارایی نیروی انسانی در سازمان­ها وجود دارد. خیر اندیش و همکاران (1395) نیز  پیرامون “راهبردهای توسعه سرمایه انسانی در نظام آموزش عالی” تحقیقی انجام داده است که نتایج نشان می‌دهد سطح تحصیلی کارکنان تاثیر مثبت بر موثریت نهادهای آموزشی داشته و آموزش داخل خدمت کارکنان منتهی بر کارایی این نهاد می­گردد. کریمی و همکاران (1395) در تحقیقی تحت نام “نقش آموزش در ارتقای بهره­‌وری نیروی انسانی در سازمان­ها” به یافته‌های دست یافته است که بیان می­کند کارکنان در مسیر شغلی شان به انواع آموزش نیازمند هستند تا توانمندی خویش را توسعه بخشیده و بهره‌­وری سازمان را ارتقای بخشد. انصاری و همکاران (1397) نیز در تحقیقی تحت عنوان “بررسی تاثیر آموزش بر چابکی و استراتیژی­‌های سازمانی در موسسه جهاد نصر به عنوان ساحه مطالعه موردی” به یافته‌های دست یافتن که نشان می­دهد که آموزش منجر به بهره­‌گیری کارکنان از روش­‌های موثر از وسایل گردیده و منتهی به یک و نیم برابر شدن میزان دستاوردهای کارکنان گردیده است. اختر[1] (2015) در پژوهشی به نام “نقش آموزش در توسعه نیروی انسانی بنگله‌­دیش” نشان می­دهد که رابطه معنی‌­دار بین آموزش و توسعه نیروی انسانی در رشد اقتصادی بنگله‌­دیش موجود است و کومار[2] (2018) همچنان تحقیق تحت عنوان “توسعه نیروی انسانی از طریق آموزش” به بررسی نقش آموزش بالای توسعه نیروی انسانی پرداخته و یافته این تحقیق اذعان می­کند که کیفیت آموزش نقش بسزایی در توسعه نیروی انسانی هندوستان بازی می­کند.

روش تحقیق

این پژوهش توصیفی و از نوع علی-مقایسه‌­یی است که در آن به توصیف نقش آموزش بر بهره‌وری از نیروی انسانی در سازمان‌های آموزشی پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه استادان و کارکنان اداری دانشکده­‌های حقوق و علوم سیاسی، اداره و پالیسی عامه، ژورنالیزم، روان­شناسی و علوم تربیتی، اقتصاد، علوم اجتماعی و کمپیوترساینس دانشگاه کابل را شامل می‌شود که جامعه آماری این تحقیق بگونه مجموعی (832) کارکنان اداری و استادان و به طور ویژه به تعداد (617) تن ذکور و (215) تن اناث مشغول تدریس یا کادر اداری بین سال‌های 1398-1399 خورشیدی را دربر می­گیرند. نمونه آماری این تحقیق با استفاده از روش نمونه­‌گیری تصادفی ساده بوده و با استفاده از فورمول کوکران انجام پذیرفته است. که حجم نمونه استادان و کارکنان اداری ذکور به تعداد (219) تن و حجم نمونه استادان و کارکنان اداری نسوان به تعداد (65) تن به دست آمده است و در مجموع حجم نمونه آماری مذکور (284) تن می باشد. ناگفته نباید گذاشت که در نمونه­‌گیری تحقیق حاضر، میزان اطمینان نمونه گیری 95% و مقدار خطای قابل تحمل 0.05 فرض گردیده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که با استناد بر الگوی کلاین و بر اساس طیف لیکرت طراحی گردیده و از سافت­ویر SPSS و Excel جهت تحلیل و تجزیه اطلاعات استفاده به عمل آمده است.

یافته‌ها

چنانچه گفته شد تعداد (284) پرسشنامه توزیع گردیده بود و از آنجمله به تعداد (281) آن دوباره دریافت گردیده است و همچنان لازم به ذکر دانسته می­شود که پویایی این پرسشنامه با آزمون الفای کرونباخ (با ضریب 0.914) تایید گردیده و برای بررسی روایی آن از اعتبار عاملی استفاده شده است.

پرسشنامه دریافتی نشان می­دهد که 87% از نمونه آماری مردان و 22% آن زنان و همچنان  %3 از پاسخ دهنده‌­گان دارای مدرک تحصیلی بکلوریا، 8% فوق بکلوریا، 22% لیسانس، 61% ماستر و 7% دکترا بوده و نیز 12% از آنها با سابقه‌­کاری 2 الی 4 سال، 33% با سابقه‌­کاری 4 الی 8 سال و 65% با سابقه‌­کاری 8 الی 12 سال می­باشد.

الف) مولفه نخست: در پاسخ به مولفه نخست پرسشنامه، پاسخ­‌دهنده‌­گان در جواب به سه سوال نخست که مربوط به مولفه آموزش موجب ارتقای مهارت­های حرفه‌­ای کارکنان در سازمان می­گردد، چنین جواب داده اند:

(آمار به دست آمده از لحاظ کمی)

(آمار به دست آمده از لحاظ کیفی)

با استناد بر آمار فوق از لحاظ کمی و کیفی چنین استنباط می­گردد که آموزش کارکنان بگونه ضمن خدمت منتهی به ارتقای مهارت­‌های حرفه‌­ای آنها گردیده و در نتیجه بهره‌­وری از کارکنان را در سازمان‌ها و به خصوص در سازمان‌های آموزشی نظیر مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها را در پی دارد.

ب) مولفه دوم: اشتراک‌کننده‌گان در پاسخ به دو پرسش دوم پرسشنامه که در رابطه به مولفه‌ی آموزش طرز بینش کارکنان را نسبت به سازمان تغییر می­دهد طراحی گردیده بود، چنین جواب داده اند:

(آمار به دست آمده از لحاظ کمی)

(آمار به دست آمده از لحاظ کیفی)

با در نظرداشت  آمار بالایی که از لحاظ کمی و کیفی به بررسی گرفته شده است می­توان چنین نتیجه گرفت که آموزش بگونه‌ی مستقیم بالای بینش کارکنان اثر دارد و آنها متاثر می­گردد، پس طرز دید آنها منجر به بهره­‌وری از کارکنان توسط مدیران ارشد در سازمان­‌های آموزشی می‌­شود.

ج) مولفه سوم: پاسخ‌­دهنده‌­گان در جواب به سه سوال اخیر پرسشنامه که مربوط به مولفه آخر این تحقیق یا آموزش منجر به استفاده موثر کارکنان از وسایل و بهینه از مواد در سازمان بود، چنین اظهار نظر داشتند:

(آمار به دست آمده از لحاظ کمی)

(آمار به دست آمده از لحاظ کیفی)

با تحلیل و تجزیه معلومات بالا که از لحاظ کمی و کیفی به بررسی گرفته شده است می­توان چنین اذعان نمود که آموزش منجر به بهره­‌گیری کارکنان از روش‌های موثر از وسایل گردیده و منتهی به افزایش میزان دستاوردهای کارکنان گردیده است.

بحث و نتیجه­‌گیری

نتایج به دست آمده از پاسخ به سوال‌های مولفه نخست پرسشنامه توسط پاسخ‌­دهنده‌گان با بررسی کمی و کیفی آن، نشان می‌دهد که تاثیر مثبت بین آموزش ضمن خدمت کارکنان و ارتقای مهارت­های حرفه­‌ای آنها در سازمان وجود دارد که این نتیجه در واقع منطبق با یافته‌های تحقیقی اختر (2015) است که نشان می­داد، رابطه معنی‌­دار بین آموزش و توسعه نیروی انسانی در رشد اقتصادی بنگله‌­دیش وجود دارد.

نتایج دیگر از پاسخ به سوال‌های مولفه دوم تحقیق نشان می‌دهد که رابطه معنی‌­دار بین آموزش و طرز بینش کارکنان در سازمان وجود دارد و این یافته‌ها در واقع مطابقت دارد با یافته‌های تحقیقی کریمی و همکاران (1395) که به نتایج دست یافته بودند، کارکنان در مسیر شغلی شان به انواع آموزش نیازمند هستند تا توانمندی خویش را توسعه بخشیده و بهره‌­وری سازمان را ارتقا بخشند و طرز دید شان نسبت به سازمان مثبت گردد.

نتایج حاصل شده از پاسخ به سوال‌های اخیر مولفه آخر تحقیق نشان می‌دهد که آموزش منجر به استفاده موثر کارکنان از وسایل و بهینه از مواد در سازمان می­گردد و نتیجه همخوانی دارد با یافته های تحقیق انصاری و همکاران (1397) که نشان می­دهد، آموزش منجر به بهره‌گیری کارکنان از روش­های موثر از وسایل گردیده و منتهی به یک و نیم برابر شدن میزان دستاوردهای کارکنان گردیده است.

نتیجه‌گیری

از آنجاییکه عصر کنونی به عصر ارتباطات، انفجار اطلاعات و تکنولوژی معلوماتی شهرت یافته، بناً اطلاعاتی بر اکناف و ابعاد جامعه و سازمان‌ها و به ویژه سازمان‌های آموزشی سایه افکنده است که دسترسی کارکنان سازمان‌ها به عنوان یک اصل در این برهه یکی از شاخصه­‌های بارز محسوب می­شود. اینک نتیجه از یافته­‌های این مقاله پژوهشی را در ذیل بیان می­کنیم:

  • از آنجا که دنیای امروزی لحظه به لحظه دچار دگرگونی­‌ها است، کارکنان سازمان نیز نیاز مبرم به بروز اطلاعات و دانش دارد که آموزش می­تواند منتهی به ارتقای مهارت­های حرفه‌­یی کارکنان گردد.
  • آموزش می­تواند طرز دید کارکنان را نسبت به سازمان ارتقا بخشد که این بینش منجر به وفاداری کارکنان به سازمان گردیده و بالاخره سبب افزایش بهره‌­وری سازمان از کارکنان می­شود.
  • آموزش کارکنان به اطلاعات و طرز استفاده از وسایل عصر در سازمان‌ها، کارایی و موثریت را در پی داشته است که بالاخره سازمان­ها به بهره‌­وری از کارکنان نایل می­آید.

منابع:

  • انصاری و امیرنژاد (1397). بررسی تاثیر آموزش بر چابکی و استراتیژی­‌های سازمانی در موسسه جهاد نصر. مجله جامعه‌­شناسی آموزش و پرورش، سال سوم، شماره ششم، صص 116-125.
  • خراسانی، عموزاده و ملا محمدی (1395). اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه منابع انسانی. فصلنامه توسعه و منابع انسانی، سال سوم، شماره هشتم، صص 1-28.
  • خیراندیش، دولتی و قمی (1395). راهبردهای توسعه سرمایه انسانی در نظام آموزش عالی. فصلنامه علمی-پژوهشی آموزش علوم دریایی، سال اول، شماره پنجم، صص 67-89.
  • صبرکش، مزینانی و نورمحمدی (1392). آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان. مجله مطالعات مدیریت بر آموزش انتظامی، سال ششم، شماره چهارم، صص 108-136.
  • کریمی و سلیمی (1395). نقش آموزش در ارتقای بهره‌­وری نیروی انسانی در سازمان­ها. فصلنامه مدیریت و فرهنگ توسعه، سال دوم، شماره هشتم، صص 79-85.
  • قلیچ­لی، بهروز (1387)، مدیریت دانش. تهران: انتشارات سمت
  • Joy and Awah (2017), University Education and Human Resources Development. EU Journal of Research in Educational Science, Vol: 5, No: 2, Issue: 2056-5852.
  • Akhter, Mushfica (2015). The role of Education in Human Resources Development in Bangladesh. Bangla Vision Research Journal, Vol: 15, No: 1, Issue: 2079-567X.
  • Kumar, Peera (2018). The Human Resources Development through Education Quality. IJRESS, Vol: 8, No: 2, Issue: 2249-7382.

[1] Mushfica Akhtar

[2] Peera Kumar

دانلود فایل PDF این مقاله