ژوئن 28, 2020 نویسنده مقاله : عبدالقاهر بهشتی زمان مورد نیاز : 20 دقیقه

پیامدهای خروج غیرمسئولانه نظامیان امریکایی از افغانستان| عبدالقاهر بهشتی

پیامدهای خروج غیرمسئولانه نظامیان امریکایی از افغانستان

نویسنده: عبدالقاهر بهشتی

مقدمه

عبدالقاهر بهشتی؛ پژوهشگر روابط بین‌الملل
عبدالقاهر بهشتی؛ پژوهشگر روابط بین‌الملل

براساس برخی گزارش‌ها، قرار است نیروهای آمریکایی پس از نوزده سال پیکار در افغانستان، بر اساس دستور ترامپ افغانستان را ترک کنند؛ دلیل ظاهری ترامپ برای خروج نیروهای نظامی امریکا از افغانستان این است که در طول این مدت، نیروهای آمریکایی نقش پلیس را ایفا کرده‌اند. به زعم ترامپ نیروهای امریکایی باید نقش سرباز را ایفا می‌کردند تا جنگ افغانستان طولانی نمی‌شد. همچنان وی تصریح کرده است که در صورت نیاز، نیروهای امریکایی در نقش سرباز دوباره به افغانستان بازخواهند گشت. جدای از دلایل ذکر شده از سوی ترامپ و دیگر مقامات امریکایی درباره خروج نظامیان، چگونگی این خروج نیز مهم است. نظامیان آمریکایی در حالی خروج از افغانستان را آغاز کرده‌اند که این کشور هنوز به لحاظ ثبات و امنیت وضعیت نابسامانی را دارد و مذاکره دولت افغانستان با طالبان هنوز آغاز نشده است. اگر امریکا در راستای منافع ملی خود و بدون درنظر داشت وضعیت افغانستان این کشور را ترک کند، پیامدهایی در سطح داخلی و منطقه‌ای خواهد داشت و به همین دلیل برخی کشورهای منطقه بر خروج مسئولانه آمریکا از منطقه تاکید دارند. در این نوشته تلاش می‌شود مهم‌ترین پیامدهای خروج غیرمسئولانه نیروهای امریکایی از افغانستان بررسی شود.

چنین به نظر می‌رسد که استراتژی حضور نظامی امریکا در افغانستان تغییر یافته و در حال حاضر به دلایل مختلف این کشور بر خروج نظامیان خود تاکید دارد. با توجه به شرایط موجود، اگر این خروج بدون در نظرداشت واقعیت‌های موجود در افغانستان صورت گیرد، پیامدهایی را بر امنیت، آینده سیاسی و حاکمیت افغانستان، و امنیت منطقه خواهد داشت. برخی از این محورها در ذیل مورد بررسی قرار می‌گیرد.

  1. امنیت افغانستان

هر چند در این روزها مسئولیت تامین امنیت و مبارزه در میادین نبرد به عهده نیروهای افغان می‌باشد اما حضور نیروهای آمریکایی به لحاظ پشتیبانی حائز اهمیت است. در نبود نیروهای آمریکایی، نیروهای افغان به لحاظ حمایت‌های لجستیکی و مشورت‌های فنی با خلآ مواجه خواهند شد.

روحیه مبارزه در میدان جنگ، نیازمند باورمندی به پشتوانه قوی است؛ در شرایط کنونی نیروهای امریکایی به حیث مربی، مشاور و حامی تکنیکی و لجستیکی عمل می‌کنند و نیروهای امنیتی افغان با استفاده از این  تجربیات، پیروزمندی‌های میدان جنگ را نصیب می‌شوند.

از سوی دیگر در مرور تاریخ افغانستان، ظهور و افول ابرقدرت‌ها را در جغرافیای این کشور می‌توان دید؛ آخرین ابرقدرت که قدرتمندانه در سرزمین افغانستان قدم گذاشت و سرشکسته خاک این کشور را ترک کرد، اتحاد جماهیر شوروی سابق بود. پس از خروج شوروی، دولت مورد حمایت آن و ارتشی که شوروی ساخته بود، به شبه نظامیان قومی تبدیل شدند، از منافع قوم و قبیله خود دفاع نمودند و یا به مجاهدین پیوستند و زمینه سقوط حکومت دکتر نجیب را تسهیل و تسریع کردند.

لذا با توجه به این بخش از تاریخ افغانستان و با نظر داشت خروج غیرمسئولانه نیروهای آمریکایی از این کشور می‌توان اذعان نمود که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در شرایط کنونی که هنوز شالوده‌های دولت‌وملت‌ در افغانستان ریشه نگرفته است، و هنوز دولت افغانستان قادر به تامین امنیت و حفظ ثبات در تمام جغرافیای افغانستان نیست؛ تکرار یک اشتباه تاریخی خواهد بود و در پی این گونه خروج، نیروهای افغان روحیه جنگ در مقابل دشمن‌ را از دست داده و سرانجام قادر به تامین امنیت مردم و دفاع از تمامیت ارضی افغانستان نخواهند بود.

  1. آینده سیاسی و حاکمیت افغانستان

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و فرایند آزادی زندانیان طالبان از زندان‌ها بدون محاکمه، اتکاء و اعتقاد مدیران ارشد ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان را به دولت مرکزی کاهش خواهد داد و این روند کم‌باوری به بی‌باوری منجر خواهد شد و آهسته آهسته بنیان‌های ارتش و نیروهای امنیتی افغان گسسته خواهد شد. سرانجام مدیران ارشد نیروهای افغان به شبه نظامیان قومی تبدیل خواهد شد و یا تعدادی از آنها با طالبان یکجا خواهند شد و دستاوردهای نوزده ساله نظام جمهوری و ارزش‌های پیرامون آن به تاریخ خواهد پیوست.

بنابراین خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، پیامدهای مهلک و سخت را برای نیروهای افغان به دنبال خواهد داشت. در صورتی که ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان حمایت مالی و فنی نشود، قادر به تامین امنیت شهروندان و حفاظت از نظام جمهوری اسلامی افغانستان نخواهد بود. به دلیل اینکه گروه طالبان در طی دو دهه گذشته حمایت خارجی را کسب کرده و تجربیات نظامی نیز بدست آورده؛ در صورت خروج کامل نظامیان آمریکایی از افغانستان، این حمایت‌ها تقویت خواهد شد تا نظام طالبانی را در افغانستان برگرداند.

به نظر نویسنده خروج نیروهای آمریکایی و متحدین آن کشور از افغانستان، بدون برنامه‌ریزی راهبردی در مورد جلوگیری از سناریوهای احتمالی؛ تکرار یک اشتباه خواهد بود که طولانی‌ترین جنگ آمریکا در افغانستان را به جنگ بی‌نتیجه مبدل خواهد نمود. در صورتی که حامیان خارجی طالبان در همراهی با آمریکا حمایت‌های فنی و مالی خود را از گروه طالبان به صفر برساند، خروج نیروهای آمریکایی مسئولانه خواهد بود؛ به این ترتیب ماشین جنگی طالبان نابود خواهد شد و نظام جمهوری با نیروهای نظامی و ارزش‌های پیرامون آن پابرجا خواهد ماند.

لذا خروج غیر مسئولانه نیروهای آمریکایی و متحدین آن کشور از افغانستان، زمینه را برای استقرار دوباره نظام طالبانی در افغانستان فراهم خواهد کرد و مردم افغانستان پس از نوزده سال مردم‌سالاری، نظام بدوی طالبان را تجربه خواهد نمود. اما خروج مسئولانه و توام با راهبردهایی، برای جلوگیری از سناریوی‌های احتمالی، متضمن استحکام حاکمیت نظام جمهوری و حفظ ارزش‌های پیرموان آن خواهد بود و در این صورت ممکن است کشورهای منطقه برای جلوگیری از شکل‌گیری نظام غیر متجانس، با قاعده تروریستی در منطقه، با آمریکا همراهی کنند؛ آن گونه که پس از 11 سپتامبر 2001، آمریکا را در استقرار نظام جمهوری و مردم سالاری در افغانستان کمک و همکاری نمودند.

  1. پیامدهای منطقه‌ای

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به صورت غیرمسئولانه و بدون برنامه‌های اساسی برای آینده شریک استراتژیک آن کشور، متحدین منطقه‌ای آمریکا را در جنوب آسیا، خاور میانه و آسیای مرکزی ترغیب خواهد نمود که در مورد گزینه دوستی و متحد ماندن با آمریکا تجدید نظر نمایند.

از سوی دیگر هم بر بنیاد پیمان همکاری‌های استراتژیک آمریکا و افغانستان، آمریکا مکلف است که سالانه حداقل 4 میلیارد دالر را به نیروهای امنیتی و دفاعی  افغانستان کمک نماید و همچنان در دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان این کشور را یاری رساند. لذا خروج غیر مسئولانه آمریکا از افغانستان این احتمال را نزدیک به واقعیت خواهد نمود که آمریکا بدون درنظر داشت پیمان استراتژیک، مثل دهه نود میلادی، یک بار دیگر افغانستان را در گرداب چالش‌های امنیتی و سیاسی تنها گذراد.

بنابراین تنها گذاشتن افغانستان در چنین وضعیت، آمریکا را به متحد غیر قابل اعتماد در سطح نظام بین‌الملل  و منطقه معرفی خواهد نمود و به تاسی از آن کشورهای منطقه با توجه به این نوع برخورد آمریکا با افغانستان که متحد استراتژیک آن کشور نیز است، دو گزینه را دنبال خواهند کرد؛ کشورهای نسبتا قدرتمند منطقه که از لحاظ اقتصادی و سیاسی- امنیتی با چالش‌های کمتری مواجه هستند، خود اتکایی را در پیش خواهند گرفت، اما کشورهایی که از قدرت ملی کمتر بهره‌مند هستند، به دنبال پیوستن به یکی از قدرت‌های تاثیرگذار دیگر در منطقه خواهند بود که چین و روسیه گزینه‌های احتمالی بدیل آمریکا در منطقه خواهند بود.

  1. معادلات درون امریکا

با توجه به این امر که در این روزها رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا به مراحل حساس خود نزدیک می‌شود، احتمال آن وجود دارد که سناریوی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در پیوند به جذب افکار عمومی به سوی ترامپ روی میز باشد. از سوی دیگر شخصیت کمتر قابل پیشبینی و پوپولیستی ترامپ، این گزینه را نیز تقویت می‌کند که جنگ افغانستان را با معاملات اقتصادی هم‌سنگ نماید و جنگ افغانستان را بر بنیاد توافق با طالبان که در قطر به امضا رسید، به این گروه واگذار نماید تا به نیابت از آمریکا مبارزه علیه تروریسم را در جغرافیای افغانستان به پیش ببرد؛ این امر در حقیقت همان گزینه استفاده از تروریست علیه ترویست است که افکار تجارتی ترامپ و خواست او برای پیروزی در انتخابات، این احتمال را تقویت می‌کند.

همچنین پیشتازی جو بایدن رقیب دموکرات ترامپ که در این روزها افکار عمومی و جو سیاسی آمریکا به نفع وی رقم خورده است؛ تلاش‌ها برای خروج نیروهای آن کشور از افغانستان را بیشتر خواهد نمود. لذا خروج سربازان آمریکایی از افغانستان، در دگرگونی معادلات سیاسی درون آمریکا تاثیرگذار خواهد بود؛ به دلیل اینکه برگشت نیروهای آمریکایی به خانه از میدان طولانی‌ترین جنگ تاریخ آمریکا، شوک جدی به افکار عمومی آمریکایی‌ها وارد خواهد کرد و احتمالا سبب افزایش محبوبیت ترامپ در افکار عمومی خواهد شد و برای دور دوم نیز کرسی ریاست جمهوری را از آن خویش خواهد ساخت.

بنابراین با نظر داشت شرایط سیاسی آمریکا، ترامپ و تیم وی تلاش خواهند کرد که یکی از ابزارهای جذب افکار عمومی، که در برآیند انتخابات آن کشور نقش اساسی دارد را از دست ندهد. لذا با توجه به تاثیرگذاری خروج سربازان آمریکایی بر نتایج انتخابات، رئیس جمهور آمریکا و اتاق فکر وی تلاش خواهد نمود که نیروهای آمریکایی به خانه برگردد و چنانچه خروج کامل سربازان آمریکایی مقدور نباشد، احتمالا تعداد قابل ملاحظه‌ای از آنها  از افغانستان را خارج خواهد ساخت.

جمع‌بندی

در صورتی که آمریکا قبل از خروج، مسئولیت‌های خود در قبال افغانستان را به گونه راهبردی به انجام رساند، تداوم نظام جمهوری و کارایی موثر نیروهای امنیتی افغانستان را شاهد خواهیم بود اما خروج غیرمسئولانه آمریکا از افغانستان بدون در نظرداشت پیمان همکاری‌های استراتژیک و در نبود برنامه‌های راهبردی در قبال افغانستان سبب خواهد شد که طالبان با کمک حمایت خارجی پایه‌های نظام جمهوری  از افغانستان را برکند و آن را با نظام امارتی جایگزین نماید که در این صورت پیامدهای مخربی را در سطح منطقه و نظام بین‌الملل به همراه خواهد داشت.

از سویی دیگر در صورتی‌که فرایند خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان مسئولانه باشد، آمریکا ممکن است جایگاه خود را نزد متحدان منطقه‌ای و در سطح نظام بین‌الملل حفظ کند اما در صورت خروج غیر مسئولانه، آمریکا به عنوان متحدی مسئولیت‌گریز در سطح منطقه و نظام بین‌الملل معرفی خواهد شد و تنزل جایگاه آن را در معادلات سبب خواهد شد. لذا زمینه (context) افغانستان می‌تواند سنجه اعتبار آمریکا در سطح منطقه و نظام بین‌الملل باشد.